گاهی وقتا هست که آدم دلش میخواد توی زمان و مکان حال حاضرش نباشه، بستگی به شدت عامل ناراحت کننده داره، ممکنه این عامل روی ذهن آدم تا حدی اثر بذاره که حتی طرف آرزوی مرگ بکنه...
همه ی آدمهای دنیا توی زندگیشون ای کاشهایی رو داشتن و دارن و قطعا خواهند داشت، اما این که ای کاشها و افسوسهای زندگی من دراین حد باورنکردنی زیاد هستند یه کم آزاردهندهست، قصدم نوشتن متن غمگین نیست، میشه اسمش رو گذاشت نوشتن برای رهایی از «غمباد»، اما گاهی سختیهای زندگی واقعا درحدی زیادن که میتونن یه نفر رو به معنی واقعی کلمه له کنن.
پس آرزو نمیکنم که هیچوقت توی زندگیتون سختی و یا ای کاش نداشته باشید چون این بشر دوپا حتی اگر اندازهی ملکوت اعلی هم توکیسهش باشه باز هم ناراضیه، اما امیدوارم هیچوقت سختیها و ایکاشهای زندگیتون به اندازهای نشه که احساس له شدن بهتون دست بده؛ به عبارتی امیدوارم هیچوقت له نشید...